مشکل در شروع کردن(initiation) و ADHD
یکی از مشکلات در بسیاری از افراد، ازجمله افراد ADHD، مشکل در شروع کردن تکلیف یا کاری است که به عنوان وظیفه برایشان مشخص شده. یا اینکه خودشان واجب میدانند که آن کار باید انجام شود.
به تعویق انداختن افراطی یا مشکل در شروع کار یکی از شکایات اصلی اغلب افراد ADHD است.
.بیشتر افراد مبتلا به ADHD گزارش داده اند که هنگام مواجه شدن با وظایف، احساس فلج شدی می کنند. و سخترین کاری که باید انجام دهند شروع به کار است، نسبت به تغییر یا توقف آن.
اول میخوام اینو بدونید که فقط شما نیستید که شروع کردن براتون سخته؛ بلکه به طور کلی شروع یک کار و وظیفه واقعا به انرژی زیادی نیاز دارد؛ پس برای همه انسان ها سخته، قبول؟
این در حالیه که اگه فوریت و ضرب الاجل وجود داشته باشه معمولا سراغ انجام کار راحت تر میرویم.
داشتن روتین روزانه با نظم و مقررات سفت و سخت همیشه توصیه شده بهتون. اما باید اینو بدونید که نظم و مقررات بیش از حد میتونه برای شما اضطراب و استرس به همراه داشته باشه. و نتیجه اش بشه درست انجام ندادن کارها و اعتماد به نفس کم.
انجام دادن کارها در دقیقه ۹۰ رو معمولا با چاشنی اضطراب تجربه کردیم همه ما. زیر این حس فوریت، ترس و اضطراب نهفته است و ذهن برای شروع کار از سوخت فسیلی این احساسات منفی استفاده می کند که در طولانی مدت معمولا منبع ناسالمی است.
اما چه می توان کرد؟
احتمالا شما میدونید که نقص در کارکردهای اجرایی مغز توسط لوب پیش پیشانی یا prefrontal میانجی گری میشه و با مشکل در شروع کردن رابطه داره.
به جای سرزنش کردن خودتون با برچسب تنبل زدن به خود. در عوض سعی کنید راه های خلاقانه،تازه و چالش برانگیزی برای شروع کارها پیدا کنید. زیرا انجام دادن کاری که توش هیچ علاقه ای نیست برای مغزی که دچار کمبود دوپامین است دشوار است. و حداقل مغز باید اون سطح پایه دوپامین را برای انجام کارها دریافت کند.
به عنوان مثال
برای اینکه بخواهیم توپی را از بالای تپه به پایین هل بدهیم، اولین قدم برای اینکه به توپ فشار وارد کنیم سخته و بعد از یه هل دادن توپ خودش به پایین تپه سرازیر میشه، این توپ برای افراد مبتلا به ADHD بزرگتر از بقیه است
راهکار برای مشکل در شروع کردن و ADHD :
درک اینکه چرا برای شروع یک کار با مشکل مواجه هستید…
اولین قدم برای مواجه شدن با آن است
۱-علاقه داشتن به کار،
قویترین محرک برای شروع یه کار است. به همین دلیل، تلاش برای پرورش علاقه یک استراتژی محکم برای شروع آسانتر وظایف است
۲-تازگی
تازگی شبیه به علاقه است و برای مغز ADHD یه محرک قوی محسوب می شود.و تلاش برای حل مشکلات قدیمی به روش های جدید، می تواند شروع را کمی آسان تر کند.
۳-چالش
یکی از راههایی که میتوانیم از این مهارت برای ایجاد انگیزه برای شروع کارها استفاده کنیم، این است که کار را به چالش یا بازی تبدیل کنیم ۴- خرد کردن تکلیف و وظایف!
بله درسته شکستن وظایف میتونه کمک کننده باشه ؛کار را به اجزای ریز تقسیم کنید ..
۵-اضافه کردن محدودیتهای خلاقانه به کارتان.
برای هنرمندان، این ممکن است شامل محدود کردن پالت آنها به تعداد معینی از رنگ ها باشد. در حالی که برای نویسندگان، می تواند شامل یک قطعه اطلاعات خاص باشد. در هر صورت، این محدودیتها میتوانند الهامبخش راههای جدید برای تکمیل همان وظایف باشند یا شما را به استفاده از اطلاعات یا تکنیکهایی که بهویژه به آنها علاقه دارید، وادار کنند.
۶-مومنتوم
اغلب اوقات، میتوانیم از شتابی که از یک کار قبلی جمعآوری کردهایم، استفاده کنیم تا ما را به انجام یک کار جدید سوق دهیم. یک راه متداول برای انجام این کار، شروع یک کار نسبتا کوچک است که برای شروع آن انرژی زیادی لازم نیست و سپس با افزایش سرعت به سمت کارهای به تدریج بزرگتر بروید.در حالی که ما با حرکت از یک کار به کار دیگر انرژی خود را از دست می دهیم، حرکت بین کارهای مشابه تر به طور کلی آسان تر از حرکت بین کارهای بسیار متفاوت است
به عنوان مثال، انتقال از یک کار نوشتن به یک کار نوشتن به طور کلی آسان تر از حرکت از یک کار نوشتن به یک کار ریاضی است. با کنار هم قرار دادن کارهای مشابه، میتوانیم انرژی را که در تغییر وظایف از دست میدهیم به حداقل برسانیم و انرژی را که میتوانیم برای پیشبرد کار بعدی استفاده کنیم، به حداکثر برسانیم.
۷-روی مرحله بعدی تمرکز کنی
یکی از راههای جلوگیری از نشخوار فکری این است که فقط روی مرحله بعدی کار خود تمرکز کنید نه کل کار